مرتا جوني
من نمي دونم وقتي دلنوشته ي يکي رو مي خونم چي بايد بگم ؟!؟!
سکوت مي کنم. ولي دلم هم نمياد هيچي نگم تو فکر کني حرف دلت واسم اهميتي نداره
فقط اومدم بگم مي خونم
زمان هيچ وقت به عقب برنميگرده و ما آدما گاهي چقدر به تکرار دوباره بعضي لحظه ها نيازمنديم.../.
من هميشه از يه چيز خوشحال بودمو و هستم و اون اينه که خدا هميشه برا کاراي بدي که ميکنم زود مجازاتم ميکنه و بهم ميفهمونه.هميشه از روزي ميترسم که مجازاتم نکنه.بهم نفهمونه.